فلسفه و آینه طبیعت: رابطه علّی خود انسان و جهان در اندیشه رورتی

author

Abstract:

ریچارد مک‌کی رورتی نوپراگماتیست معاصر آمریکایی است. وی با نقد مقولات رایج در فلسفه سنتی ازجمله حقیقت، دانش، منطق و فلسفه معرفت‌شناسی را سوژه‌ای مدرن تلقی می‌کند که با جعل ذهن، توسط رنه دکارت ظهور یافته است. رورتی تفکیک ذهن‌بدن را امری بی‌سابقه می‌داند که در فلسفه دکارت خلق شده است؛ سپس می‌نویسد در خلق این مسئله، دکارت را این تصویر بسیار بزرگ و قوی مساعدت کرده است که ذهن انسان همانند آینه بسیار بزرگی است که جهان را بازنمود و منعکس می‌کند. به نظر رورتی، این تصویر امری اعتمادناپذیر است. در این مقاله دیدگاه رورتی درخصوص مسئله ذهن و بدن را بررسی می‌کنیم. فرضیه اصلی مقاله این است که رورتی به‌هیچ‌وجه دنبال راه‌حل و استدلال، برای انتخاب یگانه‌انگاری یا دوگانه‌انگاری یا هر نظر دیگری نیست؛ بلکه رویکرد فسخ‌گرایانه را بر رویکرد حل‌گرایانه ترجیح می‌دهد. وی با گزینش فیزیکالیسم غیرتقلیل‌گرا و هرمنوتیک، درصدد پُرکردن خلا به‌وجودآمده از کنارنهادن معرفت‌شناسی نیست و رابطه خود انسان و جهان را رابطه‌ای علّی قلمداد می‌کند.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

ذهن به‌مثابه آینه طبیعت: اندیشه دکارتی در بوته نقد رورتی

رورتی در صدد است تا تلقی دکارتی از فلسفه را که سبب تخصصی شدن روزافزون و دورماندن آن از بقیه­ی فرهنگ شده مورد انتقاد قرار ­دهد؛ دیدگاهی که به عقیده­ی او نتیجه­ی پذیرش ذهن آینه‌وار دکارتی است. رورتی چنین دیدگاهی را ناشی از تصور ذهن به‌مثابه آینه­ای می­داند که امور بیرونی را بازنمایی می‌کند و فیلسوفان را به عنوان نگهبانان آینه که در مقام داور یا قاضی تلاش می­کنند بازنمایی­های مطابق واقعیت را از غی...

full text

ذهن به مثابه آینه طبیعت: اندیشه دکارتی در بوته نقد رورتی

رورتی در صدد است تا تلقی دکارتی از فلسفه را که سبب تخصصی شدن روزافزون و دورماندن آن از بقیه­ی فرهنگ شده مورد انتقاد قرار ­دهد؛ دیدگاهی که به عقیده­ی او نتیجه­ی پذیرش ذهن آینه وار دکارتی است. رورتی چنین دیدگاهی را ناشی از تصور ذهن به مثابه آینه­ای می­داند که امور بیرونی را بازنمایی می کند و فیلسوفان را به عنوان نگهبانان آینه که در مقام داور یا قاضی تلاش می­کنند بازنمایی­های مطابق واقعیت را از غی...

full text

فلسفه حقوق کانت و اندیشه انسان جهان وطن

پرسشی که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت نسبت بین فلسفه حقوق کانت و تلقی او از انسان، به عنوان موجودی جهان وطن است. اگر کانت، حقوقِ خود را با التفات به انسانِ جهان وطن تقریر کرده باشد، می توان فهمی فرا اروپایی از فلسفه حقوق وی داشت و فلسفه حقوق کانت واجد انسجام و ظرفیت لازم برای استقرار مدنیت در زیست اجتماعی انسان ها بوده و این امر بنیانی برای طرح فلسفی صلح پایدار، در نظام فلسفی کانت خواهد بود....

full text

بررسی و تحلیل نسبت انسان با طبیعت در فلسفه ملاصدرا

در فلسفه ملاصدرا انسان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. انسان تنها موجود ممکنی است که دارای حدّ وجودی مشخص و معینی نبوده و مراتب وجودی او متناظر و مطابق با عوالم و مراتب وجودی آن است. اصول و قواعد تأسیس این نظام فلسفی از قبیل اصالت وجود، تشکیک در وجود و به ویژه دو اصل حرکت جوهری و اتحاد عالم و معلوم و همچنین مراحل تکوین نفس و نسبت آن با بدن می‌تواند مبنای فلسفه زیست‌محیطی را شکل دهد که به واسطه آ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 6  issue 17

pages  15- 28

publication date 2014-08-23

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023